کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    اَنعام: آيه ۶۲ - ۵۹

      اَنعام: آيه ۶۲ - ۵۹


    وَعِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لَا يَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَة إِلَّا يَعْلَمُهَا وَلَا حَبَّة فِي ظُلُمَاتِ الاَْرْضِ وَلَا رَطْب وَلَا يَابِس إِلَّا فِي كِتَاب مُبِين (59 ) وَهُوَ الَّذِي يَتَوَفَّاكُمْ بِاللَّيْلِ وَيَعْلَمُ مَا جَرَحْتُمْ بِالنَّهَارِ ثُمَّ يَبْعَثُكُمْ فِيهِ لِيُقْضَى أَجَلٌ مُسَمًّى ثُمَّ إِلَيْهِ مَرْجِعُكُمْ ثُمَّ يُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (60 ) وَهُوَ الْقَاهِرُ فَوْقَ عِبَادِهِ وَيُرْسِلُ عَلَيْكُمْ حَفَظَةً حَتَّى إِذَا جَاءَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنَا وَهُمْ لَا يُفَرِّطُونَ (61 ) ثُمَّ رُدُّوا إِلَى اللَّهِ مَوْلَاهُمُ الْحَقِّ أَلَا لَهُ الْحُكْمُ وَهُوَ أَسْرَعُ الْحَاسِبِينَ (62 )
    سخن از قانون تو به ميان آمد، تو كافران را به يكباره نابود نمى كنى، به آنان فرصت مى دهى تا سخنان تو را بشنوند، شايد هدايت شوند.
    اكنون در اينجا از خودت سخن مى گويى، از علم و قدرت بى اندازه ات سخن مى گويى تا بندگانت با تو بيشتر آشنا شوند و به جاى عبادت بُت هاى بى جان، به پرستش تو رو بياورند.
    اى بندگان من !
    بدانيد كه كليدهاى غيب نزد من است، هيچ كس جز من به آن ها آگاهى ندارد، من آنچه در خشكى و درياست مى دانم، از آن برگ كه پژمرده مى شود و فرو مى افتد تا آن دانه كه در دل زمين جاى مى گيرد، همه را مى دانم و هر مخلوقى كه در زمين و دريا وجود دارد، در "لوح محفوظ" كه همان علم من مى باشد، ثبت است.[95]
    هنگام شب، شما را به خواب مى برم، از همه كارهايى كه در روز انجام داده ايد، باخبرم، شما را از خواب بيدار مى كنم، اين خواب و بيدارى براى شما وجود دارد تا آن زمان كه مرگ شما فرا برسد، زمان مرگ هر كدام از شما مشخّص است، وقتى زمان آن فرا برسد، شما به دنياى ديگر مى رويد و در روز قيامت به پيشگاه من حاضر مى شويد، آن روز من شما را از همه كارهايى كه در اين دنيا كرده ايد، باخبر مى سازم و به بندگان خوبم پاداش مى دهم و كافران را كيفر مى نمايم.
    من به همه بندگان خود تسلّط دارم، فرشتگانى را براى حفاظت از شما قرار داده ام، آنان شما را تا لحظه مرگ از بلاها حفظ مى كنند و همه اعمال شما را مى نويسند.
    وقتى مرگ شما فرا برسد، فرشتگان جان شما را مى گيرند، آنان در انجام مأموريّت خود كوتاهى نمى كنند و حتّى لحظه اى هم وظيفه خود را به تأخير نمى اندازند.
    در روز قيامت همه شما براى حسابرسى به پيشگاه من كه مولاى حقيقى شما هستم حاضر مى شويد، آگاه باشيد كه آن روز، داورى با من است و من سريع تر از هر حسابگرى به حساب شما رسيدگى مى كنم.[96]

    * * *


    تو آنچه در زمين و آسمان است را مى دانى، هر برگى كه از درختى مى افتد، تو به آن آگاه هستى.[97]
    تو مى دانى كه الآن من مشغول چه كارى و چه فكرى هستم، تو مى دانى كه در درياها، كوه ها و... چه مى گذرد، تو به رفتار و كردار بندگان خود آگاهى كامل دارى.
    من اين ها را مى دانم، فقط يك سؤال دارم، آيا تو قبل از خلقِ جهان، به اين چيزها علم داشتى؟
    بعضى ها مى گويند تو قبل از خلقت جهان، فقط چيزهاى كلّى را مى دانستى و به جزئيّات اين جهان آگاهى نداشتى. من مى خواهم بدانم اين سخن درست است يا نه؟
    يكى از ياران امام صادق(عليه السلام)از او اين سؤال را نمود: "آيا آنچه الآن در اين جهان وجود دارد، قبلاً خدا از آن آگاهى داشت؟". امام هم در پاسخ چنين فرمود: "خدا قبل از اين كه آسمان ها و زمين را بيافريند، به همه چيز آگاهى داشت".[98]
    وقتى اين جواب را مى شنوم، به فكر فرو مى روم. تو با قدرت خودت اين جهان را آفريدى و علم تو حدّ و اندازه اى ندارد، تو الآن به همه چيز علم دارى، همان طور كه قبل از خلقت نيز به همه چيز علم و آگاهى داشتى.
    آيا تو قبل از خلقت جهان، مى دانستى در سال 61 هجرى يزيد، امام حسين(عليه السلام)را شهيد مى كند؟
    آرى، تو قبل از خلقت آسمان ها و زمين به همه چيز علم و آگاهى داشتى، اكنون با خود مى گويم: "اگر خدا مى دانست كه يزيد، امام حسين(عليه السلام)را مى كشد، پس چرا خدا يزيد را به جهنّم مى برد؟ يزيد كه تقصيرى نداشته است؟".
    بايد براى جواب اين سؤال خود فكر كنم، به راستى چگونه مى توان علم تو را با اختيار انسان جمع كرد؟
    بايد فكر كنم، مثالى به ذهن من مى رسد، به دو دانش آموز فكر مى كنم، يكى از آنان شاگرد درس خوانى است، او با اختيار خودش، خوب درس مى خواند، امّا دانش آموز ديگر، بازيگوشى مى كند و اصلاً درس نمى خواند.
    هنوز فصل امتحانات نشده است، فقط يك ماه از سال درسى گذشته است، امّا معلّم همه چيز را مى داند، او مى داند كه دانش آموز درس خوان، آخر سال قبول مى شود و دانش آموز بازيگوش، مردود خواهد شد.
    آخر سال مى شود، نتيجه معلوم مى شود، يكى قبول شده است و ديگرى مردود.
    آيا دانش آموز بازيگوش مى تواند فرياد بزند و يقه معلّم را بگيرد كه اى آقاى معلّم ! تو مى دانستى كه من مردود مى شوم، اين علم و دانستن تو باعث شد كه من مردود شوم !
    معلّم مى دانست كه او مردود مى شود، امّا علم معلّم، باعث مردود شدن او نشد، او به اختيار خودش، درس نخواند، او مى توانست درس بخواند، امّا نخواست، خودش بازيگوشى را انتخاب كرد و الآن هم نتيجه آن را مى بيند.
    تو قبل از خلقت جهان مى دانستى كه يزيد در سال 61 هجرى، امام حسين(عليه السلام)را شهيد مى كند، امّا اين علم تو، باعث اين نشد كه يزيد اختيار خود را از دست بدهد.
    يزيد خودش دنيا و حكومت دنيا را انتخاب كرد و براى چند روز حكومت بيشتر، امام حسين(عليه السلام)را شهيد كرد، او اين كار را به اختيار خود انجام داد و به همين سبب در روز قيامت در آتش جهنّم خواهد سوخت و اين هرگز ظلم نيست. تو عادل هستى و به هيچ كس ظلم نمى كنى.

    * * *


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۸۶: از كتاب تفسير باران، جلد سوم نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن